روایت شاعرانه سیده فاطمه موسوی از اشک امام (ره) برای فداکاری مادر چهار شهید
شهدای ایران: به نقل از ایبنا، در دیداری حضوری با امام خمینی (ره)، فاطمه عباسی ورده، مادر مكرمه شهيدان احمد، علی، یونس و محمد جوادنيا عکس فرزندان شهیدش را با خود آورده بود. عکس اول را درآورد و گفت: این پسر اولم محسن است. عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن و گفت: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت. عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم …، سرش را بالا آورد، دید شانههای امام (ره) دارد میلرزد. امام (ره) گریهاش گرفته بود. فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: چهار تا پسرم رو دادم که اشکت را نبینم.
مادر شهیدان جوادنیا این خاطره را این گونه در غزلی زیبا روایت کرده است:
چادرش را پیرزن با کنج دندان میگرفت
با امید دیدن روح خدا جان میگرفت
توی دستش سبحه رنگینی از امالبنین
چادرش هی ابر میشد شکل باران میگرفت
از حیاط پشتی آمد داخل بیت امام
زندگی را واقعا هم، سخت آسان میگرفت
عکس چار آیینه سرخ شهید آورده بود
شور عزم و غیرت از شاه شهیدان میگرفت
کاش با نام علی آرامشی در راه بود
کاش راه بغض او را حتیالامکان میگرفت
گفت آن مادر نلرزد تا که پشت رهبرم
چشمه اشک امام ای کاش پایان میگرفت
لازم به ذکر است؛ سیده فاطمه موسوی در 24 آذر سال 1403 به فرزندان شهیدش پیوست....
برای شادی روحش صلوات...