درنگی پیرامون «خیانت فرهنگی» در ماجرای «پیر پسر»
شهدای ایران:سرویس فرهنگی/ به نقل از سینماپرس/محمدرضا مهدوی پور/ بیتردید آنچه که امروزه از آن بهعنوان «شبکه نفوذ فرهنگی و رسانهای» یاد میشود، ساختاری منسجم و چندلایه است که بیش از هر چیز از طریق بازیگران داخلی و خارجی، تلاش دارد تا باورها، ذهنیتها و حتی تصمیمات اجتماعی و سیاسی جامعه را تغییر دهد؛ وظیفهای که رگههای واضح و شفافی از آن را میتوان در پس طیف گستردهای از تولیدات فرهنگی و عرضه عمومی آثار هنری و مشخصا بخش قابل توجهی از فیلمها و سریالها مشاهده نمود و با بررسی آثار و تولیداتی که دانسته و یا نادانسته در پازل مد نظر «شبکه نفوذ فرهنگی و رسانهای» گام بر میدارند، ابعاد آن را مورد تحلیل و توجه قرار داد. آثاری همچون «پیر پسر» که حالا التهابات ناشی از اکران رسمی و گسترده آن در فضای عمومی جامعه مرور چند نکته را ضروری میسازد:
۱/ شاید فیلم سینمایی «پیر پسر» را بتوان از جمله آثار و تولیدات نادر در «سینمای پس از انقلاب اسلامی» قلمداد نمود که در ظاهر «سینمای اجتماعی» موفق شده تا این حجم گستردهای از چرکی و کثافت را با یک ریتم ممتد و طولانی از «اروتیک» همراه سازد و این همه را با «فکتها و المانهای سیاسی» گل درشت و بسیار واضح قاب بگیرد. اثری که موفق شده تا با تصویرسازی از یک ادبیات سیاست زده التقاطی، از معارضت با «نظام جمهوری اسلامی» فراتر رفته و حیثیت و کیان تمدن و شرافت «انسان مسلمان ایرانی» را ضایع نموده و به چالش بکشد! و به این واسطه جایگاه خود را به عنوان «اثری بحث برانگیز» در «تاریخ سینمای کشور» تثبیت نماید.
۲/ کارکرد اصلی فیلم سینمایی «پیر پسر» را میبایست در ایجاد نوعی از هنجارشکنی قلمداد نمود که در برخی از سکانسهای آن تا به حال از هیچ گونه نظیر و مشابهی حتی در تاریخ سینمای ایران برخوردار نبوده است. اثری که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در جهت اهداف و منویات مدنظر «شبکه نفوذ فرهنگی و رسانهای» و یکی از وظایف مهم ایشان در «ایجاد حس تحقیر ملی» گام بر داشته و در مجموع به خوبی توانسته نوعی از ذهنیت پستی و پلشتی ایران و ایرانی را در یک تایم و مدت زمان موسع و با چاشنی حقارت به عمق جان مخاطب سینمایی خود حقنه سازد.
۳/ نباید فراموش نمود که یکی از خطرناکترین ابزارهای «دشمن» در سه مرحله پیش و حین و پس از هر درگیری نظامی و تقابل مستقیم سختی، «نفوذ فرهنگی و رسانهای» است. اقدامی کاملا نرم و تدریجی که به شکل نامحسوس در بطن جامعه هدف صورت میپذیرد. اقدامی که اگر چه «هدفگرا» (Goal-oriented) است و با تمرکز اصلی بر روی دستیابی به نتیجه یا هدف مشخص شکل میگیرد؛ اما در عین حال ماهیت دفعی و یکباره ندارد و به صورت «فرآیندگرا» (Process-oriented) تمرکز اصلی خود را بر روی مراحل و روشهای انجام کار میگذارد و تلاش مینماید تا ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه هدف را به سمت تغییرات مورد نظر «دشمن» سوق دهد و در این راستا به عنوان یکی از ابتداییترین اقدامات، حسن «تحقیر ملی» را به عنوان یک باور به تودههای مختلف اجتماعی منتقل سازد.
۴/ باید توجه داشت که فهم و درک میزان و سطح هنجار شکنی صورت گرفته در فیلم سینمایی «پیر پسر» به هیچ عنوان موضوع پیچیده و فنی محسوب نمیشود. پس سوای نظر از تمامی مضامین و محتواهای فرعی حقنه شده توسط این اثر؛ دستورالعمل «پیر پسر» برای طی نمودن فرایند «پدرکشی» و قرائت سیاسی آن در سیمبلسازی از «پدر» به عنوان «ولی» و توصیه به قیام عمومی و مواجهه با این شخصیت آنچنان صریح و شفاف است که کمتر کسی میتواند آن را نادیده گرفته و با تمام وجود حس نکند! با این همه محوریت روایت این اثر حول شخصیت «غلام باستانی ایرانی» آنچنان منتج به ایجاد ذهنیتی هیولاگونه و هتاک نسبت به «ایران و ایرانی» میشود که هر انسان ایرانی با غیرت و وطن دوستی را متاثر ساخته و حتی در سبک و سیاق «حسین دهباشی» آنچنان برانگیخته میسازد که رسما بنویسد: ««خاک بر سر همهی اون پفیوزهای الدنگ و عوضی و گوسالهای که جلوی این فیلم سراسر لجن و آشغال و استفراغ را نگرفتند»!
۵/ فرایند صدو مجوز تولید فیلم سینمایی «پیر پسر» اگر چه در «دولت دوازدهم» و در سال ۱۳۹۸ هجریشمسی و در دوران حضور «معاون کنونی توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» در جایگاه «ریاست سازمان سیمایی» صورت پذیرفت. اما شیوع کرونا موجب تعویق پروسه ساخت این اثر تا زمان استقرار مدیران سینمایی «دولت سیزدهم» در سال ۱۴۰۰ هجریشمسی گردید و معلوم نیست به چه علت مجوز ساخت این اثر کثیف تمدید گردیده است. ¶
تمرکز شاخه فرهنگی و رسانهای «شبکه نفوذ» برای قباحت زدایی از ماهیت هنجارشکن یک فیلم کثیف و ضدایرانی!
۶/ فرسایش «حافظه جمعی» در «ایران» به عنوان جامعهای که با شتاب در حال حرکت بوده و هر روز با موجی از اخبار تازه و بحرانهای پیدرپی مواجه است؛ پدیدهای طبیعی به نظر میرسد و اساسا به چنین اجتماعی که نه تنها مجالی برای بهخاطر سپردن گذشته ندارد؛ بلکه حتی بسیاری از موضوعات مهم روزانه به سرعت به دست فراموشی سپرده میشوند، نمیتوان خُرده گرفت! اما با این همه قطعا عموم مدیران حال حاضر «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» به سبب عهدهار بودن امور فرهنگی کشور در نیمه دوم دهه ۱۳۹۰ هجری شمسی، هیچگاه فراموش نخواهند کرد و از یاد نخواهند برد که غلبه شرایط «نفوذ فرهنگی» و گسترش آن در «روزگار بنفش ملت ایران» چگونه سبب شد تا تلفیق این پدیده شوم با «وِل شدگی فضای فرهنگی کشور» به نحوی موثر بر فضای کلی تولیدات هنری و بالاخص تولیدات سینمایی هویدا شود و این همه آنچنان غلبه پیدا نماید که «امام امت» مجبور شوند تا با صراحتی بی سابقه در تیرماه ۱۳۹۹ هجریشمسی نسبت به «غفلت متولیان فرهنگی و سینمایی کشور» تذکر فرموده و بر ضرورت «بهرهگیری از هنر و ظرفیتهای رسانهای به منظور پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی» تاکید و ضمن گلایه از عدم دقت و سهلاگاری نهادهای نظارتی و بالاخص «شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش آثار سینمایی و غیرسینمایی» با ادبیاتی شفاف بیان نمایند که امروزه «حتی در ارائه واقعیات کشور از ظرفیتهای هنری و رسانهای بهره نمیگیریم و گاهی بر عکس نشان میدهیم»!
۷/ تقارن آغاز اکران فیلم سینمایی کثیف و ضدایرانی «پیر پسر» با شروع «جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار» اگر چه موجب شد تا این اثر بتواند با خیالی آسوده فرایند ابتدایی حضور خود در چرخه اکران عمومی را طی نماید. اما همزمان با فروکش موج التهابات اجتماعی، ابعاد هنجارشکن این اثر در گیشه سینماهای سراسر کشور مورد توجه واقع شد و شدت کثیفی آن موجب اعتراض گسترده فعالان فرهنگی و دغدغهمندان عرصه هنر و سینما شد. اعتراضاتی که از یک سو با زدن برچسبها و استفاده از انگهای مختلف سرکوب گردید و از سوی دیگر توسط برخی مدیران اجرایی بیربط و با ربط به هنر و با حمایت نهادهای رسمی فرهنگی، اعم از «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی» و ...، ابعاد و جوانب پلشتی و ضد ملی آن مورد «سفیدشویی» واقع شد!
۸/ سوای نظر از بضاعت کم فکری در «بدنه مدیریتی رسانه ملی» و مشخصا چنبره قبیلهای خاص در فرایند تولید برنامههای هنری و سینمایی شاخصی همچون «هفت» که موجب شد تا فرایند «سفیدشویی» فیلم سینمایی «پیر پسر» در «صدا و سیمای جمهوری اسلامی» به نحوی مبتذل و حتی بدون دعوت و حضور منتقدان مخالف و حرفهای این گونه از آثار برگزار گردد و برگزاری این برنامه به فرصتی برای تبلیغ و افزایش آمار مخاطبان این گونه آثار چرک مبدل شود و ...؛ با این همه وسعت عملکرد جریان حامی این اثر کثیف و هماهنگی بیش از حد انتظار بین نهادی در فرایند «سفیدشویی» فیلم سینمایی «پیر پسر» بسیار قابل توجه و برجسته است. از رپرتاژهای نوبهای «خبرگزاری جمهوری اسلامی» گرفته تا توییتها و اظهارنظرهای حمایتی برخی مسئولان رسمی از جمله «خانم سخنگوی هیات دولت» و حضور تمام قامت «طیف سیاست زده و حاکم انجمن منتقدان» در جایگاه وکیل مدافع این اثر و ایجاد سازمان رزم رسانهای از برای هجمه گسترده به هر صدای مخالف و منتقدی و حیثیت زدایی از «اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورایی اسلامی» و ... جملگی اتفاقات غیر معمولی است که به یکباره برای تقویت حضور و حمایت از این اثر در گیشه رخ داده است.
۹/ موضع ناکارآمد «کمیسیون فرهنگی در مجلس یازدهم شورای اسلامی» در مواجهه با اکران غیرقانونی فیلم سینمایی «پیر پسر» آنجایی طنز میشود که بدانیم صدور مجوز نمایش و اکران عمومی این اثر در زمان حضور یکی از «مسئولان عالیرتبه قوه قضائیه» یعنی «ریاست مرکز حل اختلاف کشور» در «شورای پروانه نمایشِ فیلمهای سینمایی» صورت پذیرفت. فردی که متاسفانه میراث بر جای مانده از ایشان در دوران «معاونت فرهنگی قوه قضاییه» اسباب زوال فرهنگ و هنر در ساحت وجودی قوه قضاییه را محیا نموده بود و حالا با حضور بیخاصیت خود در یکی از مراکز مهم نظارتی، موجب صدور مجوز برای فیلمی کثیف و ضدایرانی همچون «پیر پسر» گردیده است و این همه در حالی است که استفاده گسترده از مضامین روانشناختی سنگینی همچون انتقام، گناه و هویت و ... و در کنار آن ترسیم صحنههای جنسی و روابط ممنوعه و محتوای اخلاقا آزار دهنده و تصویرسازی از درگیریهای فیزیکی بسیار خشن، خونریزی، شکنجه و استفاده گسترده از زبان فحش و دیالوگهای تند و رفتارهای خشونتآمیز و ... در فیلم سینمایی «پیر پسر» آنچنان فراگیر و گسترده است که نه تنها «حجت الاسلام دکتر هادی صادقی» بلکه بعید به نظر میرسد که هیچ کدام از دیگر اعضای «شورای پروانه نمایشِ فیلمهای سینمایی» نیز قادر به توجیه ابعاد چرک و سیاه این اثر و تماشای خانوادگی آن باشند!
۱۰/ چرایی این مقدار حمایت صریح و آشکار دولتمردان دولت چهاردهم و بالاخص متولیان فرهنگی و مدیران «سازمان سینمایی» از اکران عمومی «پیر پسر» اگر چه با علامتهای سوال بسیاری مواجه است؛ اما طنز ماجرا آنجایی به هجو منجر میشود که حتی تهیهکنندگان «پیر پسر» هم از ادبیات مرسوم طیف منوالفکر در توجیه کثیفی و پلیدی این اثر فاصله گرفته و با تمسک به شگردهای مغالطه از ادبیات حاکمتی برای توجیه نفهمی و یا خیانت صورت گرفته در تولید و اکران عمومی این اثر بهره گرفته و از یک سو فریاد سر میدهند که «این فیلم باعث آشتی ملی در سینمای ایران شد» و از سوی دیگر با مایه گذاشتن از ادبیات «وحدت ملی» این روزها، حالا مدعی شدهاند که «فیلم «پیرپسر» باعث شد وحدت ملی برای تماشاگران سینما ایجاد شود»!
۱۱/ قدرتنمایی شاخه فرهنگی و رسانه «شبکه نفوذ» برای تولید یک مارپیچ سکوت حول فیلم سینمایی «پیر پسر» و برخورد سخت رسانهای با هر صدای منتقدی در مواجهه با این اثر چرک و کثیف از جمله اتفاقات نادر دیگری است که حالا با توصیفات اغراق گونه از فُرم و کیفیت سینمایی و آمارسازیهای ویژه برای نشان دادن میزان مخاطبپذیری این اثر همراه شده است. اتفاقی که به سرعت میتواند موجب تغییر محسوس در ریل «تولیدات سینمای اجتماعی» در کشور گردد و با همراهی طیف «فرانکوفیلها» در مصدر امور اجرایی و مشخصا «نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی» به حضور تولیدات مشابه و نظایر «پیر پسر» در سبد تولیدات فیلم و سریال بیانجامد و در ابعاد کلان خود سناریوی محول شده به «شاخه فرهنگی و رسانه شبکه نفوذ» و ماموریت این شبکه برای «قباحت زدایی از ابعاد هنجارشکنی» در عادیسازی از تصویرگری و به نمایش عموم گذاشتن وجهه پست و پلشت و حقیر از ایران و ایرانی را عمومیت بخشد و شرایط را آنچنان سازد که حتی فیلمسازان دغدغهمند ایرانی که خود را نسل مسئولیتپذیر میخوانند نیز دچار اشتباه و کپی برداری از مسیر و شیوه روایتگری «پیر پسر» شوند.