شهدای ایران:فاطمه سادات محمدی/ حسین معارفوند، پدر شهید عارف(محمدجواد) معارفوند، از شهدای حمله ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به ایران، در گفت و گو با خبرنگار ما، اظهارداشت: «فرزندم را در راه اسلام دادم، افتخار میکنم که سربازی از لشکر امام زمان تربیت کردم.»

پدری از تبار ایمان
پدر شهید با لهجهای گرم و صدایی آرام اما استوار، ما را به سالهایی برد که ریشه این خاندان با ایمان در روستایی مذهبی شکل گرفته بود: «ما اهل ده شاکر ملایر هستیم. مردم ده ما اعتقادات قوی داشتند. محرم که میشد، اهالی روستاهای اطراف برای عزاداری به ده ما میآمدند. پدرم علاقه فراوانی به روحانیت داشت؛ به همین دلیل سال ۴۲ به قم مهاجرت کردیم.»
خانوادهای شهیدپرور؛ ریشهدار در ایثار
پدر شهید معارفوند با اشاره به سابقه شهادت در خاندان خود، گفت: «پیش از محمدجواد، خانواده ما شهدای دیگری تقدیم انقلاب کرده بود. از همان ده کوچک، بیش از بیست شهید دادیم. دو تن از اقوام ما ـ ماشالله و محمدعلی معارفوند ـ و داماد خانواده نیز شهید شدند. خانواده همسرم هم مذهبی هستند. ۲۵ سال است پدرم رحلت کرده و همسرم از مادرم مراقبت میکند. محمدجواد در چنین فرهنگی رشد کرد.»
از کودکی عاشق اهل بیت و در خدمت هیئتها
پدر شهید با شوقی پنهان در غم، از فرزندش چنین یاد کرد: «از هشت سالگی خاص بود. هر مدرسهای میرفت، همه دوستش داشتند. بچهای هیئتی بود و عاشق کار برای اهل بیت (ع). از ۲۰ روز مانده به محرم مشغول کارهای هیئت میشد. مجالس روضه برگزار میکرد، مداح و روحانی دعوت میکرد. غذا میپخت و خانه را برای ایام فاطمیه سیاهپوش میکرد. عشقش این بود.»
شهادت؛ راهی به جاودانگی
وی ادامه داد: «نعمت چنین فرزندی در ظاهر از ما گرفته شد، اما در حقیقت او را تقدیم خدا کردیم. محمدجواد سرباز امام زمان(عج) بود. شاید ۲۰ سال دیگر هم زندگی میکرد، اما حالا با شهادت جاودانه شد؛ بهویژه در نبرد با اسرائیل که حقیقت چهره دشمنان اسلام آشکار شد.»
آرامش پیش از طوفان
پدر شهید با اشاره به تجربهای درونی و خاص، گفت: «حمل بر خودنمایی نباشد اما بارها قبل از وقوع کوچکترین اتفاقی، دلشوره یا الهامی داشتم. در این مواقع دعا میکردم: خدایا، به آبروی امام زمان، سربازان اسلام را حفظ کن، سرباز ما را هم. اما شش روز مانده به این حادثه، آرامش عجیبی داشتم.»
گرهگشایی بیمنت
وی با اشک در چشم و با افتخار، ابرازداشت: «در مورد این بچه هرچی بگویم کم گفتم. مردم زیاد از خوبیهای او میگویند. یکی میگوید ماشینم خراب شد، دیگری میگوید یخچالم کار نمیکرد … محمدجواد رسیدگی کرد. پنهانی به مشکلات مردم رسیدگی میکرد، دوست داشت به هر نحوی مفید باشد و دل کسی را شاد کند.»
دشمنان کور خواندهاند؛ ملت ایران در برابر ظلم ایستادهاند
پدر در ادامه با لحنی قاطع گفت: «دشمنان خیال میکنند با فشار و جنگ میتوانند ایران را از پا درآورند؟ در هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که ما هیچ نداشتیم، در برابر چند کشور متحد صدام پیروز شدیم. حالا که قدرتمندیم، نفس دشمنان را بند میآوریم. لطف خدا و امام زمان(عج) همراه این ملت است در همین جنگ ۱۲ روزه با اینکه ایران را غافلگیر کردند در نهایت ایران آنها را غافلگیر کرد و شکست خوردند.»
وی افزود: « مطمئنم این انقلاب به گفته رهبر عزیزمان پیروز است. دشمنان با ترور و کشتار نمیتوانند کشور و اعتقادات ما را بگیرند. زمانی که ۷۲ تن از مسئولان نظام را به شهادت رساندند برخی فکر کردند کار انقلاب تمام است اما این مسیر ادامه داشته و دارد.»
«واقعا ظلم و کشتار تا چه حد؟… . به والله قسم این دشمنان با ایران، از لیبی و غزه بدتر عمل میکنند. خدا به جمهوری اسلامی قدرت داده که دستشان بسته است.»
رهبر، ستون این خیمه است
وی تاکید کرد: « باید قدردان رهبری باشیم. خدا همه بهخصوص آقای خامنهای را به سلامت دارد. ایشان ستون خیمه است. خداوند به حق حضرت زهرا(س) و آبروی اهل بیت(ع)، پرچم انقلاب را از دست ایشان به دست آقا امام زمان(عج) برساند و شر ظالمین را از ایران کوتاه کند.»
پیامی به مسئولان
پدر شهید معارفوند خطاب به مسئولان گفت: « شهدا برای آرامش مردم رفتند و خانواده آنان با داغ بر دل، محکم ایستادهاند. از مسئولان میخواهیم قدر مردم را بدانند. اقدامات آنان سبب دلگیر شدن مردم نشود. به وضعیت اقتصادی مردم رسیدگی کنند و با خائنان برخورد جدی داشته باشند.»
فرزندانمان را در راه اسلام میدهیم
وی تاکید کرد: « این کشور، کشور امام زمان(عج) است. انقلاب ما آسمانی است؛ برای همین ما نگران نیستیم. ایران رهبری مانند آقا خمینی رحمتاللهعلیه داشت بعد هم مرد بزرگی مانند آقای خامنهای روحی فدا را دارد. آنهایی که دنبال تفرقه و سستیاند، بیراهه میروند. ما برای اسلام و انقلاب و برای امام حسین(ع)، فرزندمان را میدهیم.»
پدر شهید در پایان، با صدایی محزون اما محکم، گفت: « خدا رو شکر میکنم که چنین فرزندی به ما عطا کرد. او رفت، اما یادش، راهش و رسمش ماند. ما راهش را ادامه میدهیم.»
*منبع:آستان بهارستان