وصیت‌نامه‌ای که شهادت‌نامه شد

 محمدتقی شش ماه پیش از شهادتش با شوخی از معاونش خواست برایش وصیتنامه‌ای بنویسد و او نوشت که تیر به مغز و قلبش خواهد خورد. همان نوشته در جیبش ماند و او به جلسه عملیات رفت. شش ماه بعد، پیش‌بینی آن وصیت شوخ‌گونه به حقیقت پیوست و محمدتقی با اصابت تیر به پیشانی‌اش در جاده ایلام شهید شد.
 

شهدای ایران: خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمد تقی پکوک تقدیم شما فرهیختگان می شود.

وصیت‌نامه‌ای که شهادت‌نامه شد

 

محمد تقی شش ماه قبل از شهادتش، با شوخی و خنده به معاونش گفت:

من چند ساله جبهه هستم، اما یک وصیتنامه ندارم؛ تو برای من یه وصیتنامه‌ی خوشگل بنویس.

میثم (معاونش) هم خودکار برداشت و روی یه کاغذ از قول محمد تقی نوشت:

ای امت حزب‌الله! بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد؛ یکی به مغزم که به اسلام می‌اندیشد؛ و دیگری بر قلبم که برای اسلام می‌تپد.

میثم این جمله رو نوشت، و همون لحظه محمدتقی رو واسه حضور توی جلسه‌ی عملیات والفجر مقدماتی صدا کردند.

لذا کاغذ رو تا کرد و گذاشت داخل جیبش و رفت.

این عبارات زیبا ناخواسته و از سر شوخی نوشته شد.

اما شش ماه بعد، توی جاده‌ی ایلام، جدی جدی محمد تقی با اصابت یه تیر به وسط پیشانی‌اش (همونطوری که معاونش شش ماه قبل نوشته بود) به شهادت رسید.

 

منبع: نوید شاهد

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار