کد خبر: ۲۶۷۲۱۵
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۵

مهندسی فروپاشی داخلی دشمن از معیشت تا روان جامعه

مهندسی فروپاشی داخلی دشمن از معیشت تا روان جامعه

 به گزارش    شهدای ایران ،دکترسعیدشهرابی فراهانی مدیرمرکزپژوهش ومطالعات بین المللی ضدصهیونیستی طی مطلبی نوشت:

در الگوی جنگ‌های نوین، دیگر تانک و موشک الزاماً نقطه آغاز نبرد نیستند. دشمنان ملت‌ها، به‌ویژه در مواجهه با کشورهایی که توان بازدارندگی دفاعی خود را تثبیت کرده‌اند، به‌سوی جنگی چندلایه و ترکیبی حرکت کرده‌اند که اقتصاد، روان و ادراک جمعی را هم‌زمان هدف می‌گیرد. در این چارچوب، آنچه امروز با آن روبه‌رو هستیم، یک سه‌گانه براندازی معیشتی، روانی و سیاسی است که هدف نهایی آن، فروپاشی از درون بدون شلیک حتی یک گلوله است.
*نخستین ضلع این سه‌گانه، بحران معیشت و کالری است؛ نه به‌معنای قحطی کلاسیک، بلکه قحطی مصنوعی از مسیر افزایش شدید قیمت‌ها، اختلال در زنجیره تأمین، تضعیف پول ملی و بی‌ثبات‌سازی انتظارات اقتصادی. در این الگو، «سفره مردم» به میدان اصلی نبرد تبدیل می‌شود. ضربه به پول ملی صرفاً یک اقدام اقتصادی نیست؛ بلکه عملیاتی روانی و ادراکی است. پول، نماد اعتماد عمومی است و تضعیف آن، حمله مستقیم به احساس امنیت فردی و جمعی محسوب می‌شود. کوچک شدن سفره، به‌معنای گسترش ناامنی ذهنی و فرسایش سرمایه اجتماعی است.
*ضلع دوم این پروژه، طوفان تورم و فشار دائمی ناشی از آن است. تورم مهارنشده، جامعه را در وضعیت بی‌قراری مستمر قرار می‌دهد. در چنین شرایطی، افراد نه امکان برنامه‌ریزی دارند و نه توان ترسیم افق آینده. زندگی به واکنش‌های کوتاه‌مدت و معطوف به بقا تقلیل می‌یابد. این وضعیت، جامعه‌ای خسته، مضطرب و بی‌افق می‌سازد که انرژی خود را صرف دوام آوردن می‌کند، نه کنش آگاهانه و سازنده.
در ادامه، جامعه وارد مرحله‌ای می‌شود که می‌توان آن را کوره فشار روانی نامید. امواج پیوسته ناامیدی، ترس، خشم و اضطراب، از طریق رسانه‌ها، فضای مجازی، شایعه‌سازی و بزرگ‌نمایی بحران‌ها تشدید می‌شود. در این فضا، سلول‌های فردی جامعه، یعنی افراد یا گروه‌های کوچک، ممکن است بدون هدایت مستقیم بیرونی، دچار واکنش‌های انفجاری شوند. افزایش خشونت‌های خانوادگی، خودکشی، قتل‌های ناگهانی و رفتارهای پرخاشگرانه، نشانه‌های واکنش جامعه در شرایط فشار روانی شدید است. این پدیده‌ها الزاماً به‌معنای شورش سازمان‌یافته نیستند، اما بیانگر فرسایش درونی و خودزنی اجتماعی‌اند.
یکی از پیامدهای این فضا، ظهور کنشگران منفرد و پراکنده است؛ افرادی که تحت فشار روانی و اقتصادی، بدون پیوند تشکیلاتی، دست به رفتارهای مخرب می‌زنند. این الگو برای دشمن کم‌هزینه، قابل انکار و بسیار فرساینده است؛ زیرا احساس ناامنی را گسترش می‌دهد و سرمایه اجتماعی را تحلیل می‌برد، بی‌آنکه جنگ مستقیمی شکل گیرد. بااین‌حال، تا زمانی که این کنش‌های پراکنده به یک بهانه جمعی متصل نشوند، پروژه براندازی به نقطه نهایی نمی‌رسد.
ازاین‌رو، ضلع سوم سه‌گانه فعال می‌شود.
*ضلع سوم، تسلیم ادراکی است. هدف نهایی، صرفاً ایجاد نارضایتی یا اعتراض نیست، بلکه رساندن جامعه و حتی بخشی از حاکمیت به این جمع‌بندی است که «راهی جز پذیرش گزینه مطلوب دشمن وجود ندارد». در این مرحله، فشار اقتصادی به‌عنوان هزینه مقاومت و تسلیم به‌عنوان راه‌حل عقلانی بازنمایی می‌شود. این خطرناک‌ترین نقطه نبرد است؛ جایی که جنگ از بیرون مرزها به درون ذهن‌ها منتقل می‌شود.
▪️این سه‌گانه، بخشی از یک طرح بزرگ‌تر است که بر سه محور استوار است: فروپاشی اقتصادی، انفجار اجتماعی و تجزیه جغرافیایی یا هویتی. این الگو پیش‌تر در کشورهای مختلف تجربه شده و هر بار با اقتضائات بومی بازتولید شده است.
در چنین شرایطی، بدترین خطا واکنشی عمل کردن است. واکنش‌گرایی یعنی بازی در زمین دشمن و مدیریت بحران به‌جای تغییر میدان. این در حالی است که جوامع غربی خود با گسل‌های عمیق و فعال روبه‌رو هستند؛ از شکاف طبقاتی و بحران هویت گرفته تا بدهی‌های سنگین، فروپاشی طبقه متوسط و بی‌اعتمادی گسترده به نخبگان سیاسی.
پرسش راهبردی این است که آیا نباید با دشمن در خانه خودش مواجه شد؟ پاسخ روشن است: باید، اما نه با کنش هیجانی یا تقابل خام؛ بلکه با انتقال هوشمند فشار ادراکی و مشروعیتی به جوامعی که خود در آستانه فرسایش قرار دارند. در جنگ‌های نوین، پیروز کسی است که زمین بازی را تغییر دهد، روایت مسلط را بشکند و دشمن را وادار کند انرژی خود را صرف مهار بحران‌های درونی خویش کند.


جمع‌بندی:
آنکه سه‌گانه براندازی معیشتی، پروژه‌ای واقعی و پرخطر است؛ اما شکست آن ممکن است، اگر از مرحله واکنش عبور کرده و به کنش راهبردی فعال برسیم. در این نبرد، ملتی شکست می‌خورد که فقط تحمل می‌کند، نه ملتی که می‌فهمد، ابتکار عمل را به دست می‌گیرد و میدان را تغییر می‌دهد.
در عین حال، باید با صراحت تأکید کرد که این میدان، میدان غفلت نیست. جامعه اطلاعاتی کشور و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران کاملاً بیدار، هوشیار و در وضعیت رصد پیوسته و چندلایه قرار دارند. تحرکات دشمن در حوزه‌های اقتصادی، روانی، رسانه‌ای و ادراکی، نه پنهان است و نه ناشناخته. شبکه‌های آشکار و پنهان اثرگذاری، اتاق‌های عملیات ادراکی و سناریوهای فشار ترکیبی، به‌صورت مستمر پایش می‌شوند و برای هر مرحله، سناریوهای مقابله طراحی شده است. دشمن باید بداند که ایران، صرفاً در موضع تحمل نیست؛ بلکه با اشراف اطلاعاتی، قدرت ابتکار و توان پاسخ نامتقارن، آماده تغییر زمین بازی در زمان مقتضی است.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار