روایت زنی که جنگیدن با امام خمینی را حرام میدانست
شهدای ایران: بعضی روایتها، مثل پیادهروی اربعین، راه میروند. آرام و قدمبهقدم. گاهی این روایتها در سکوت زنان اتفاق میافتد؛ زنانی که نه در خط مقدم جنگ بودهاند، نه پشت تریبونها، اما زندگیشان سرشار از مبارزه، ایمان و امید است. «اربعین طوبی» داستان یکی از همین زنان است؛ زنی که پا به پای تاریخ، زندگی کرده، سوخته، ساخته و حالا در راهِ کربلا، برای نوههایش قصه زندگیاش را بازگو میکند؛ قصهای که بیش از آنکه صرفاً خاطرهای شخصی باشد، تکهای از تاریخ معاصر ایران و عراق است.رمان «اربعین طوبی» نوشته سید محسن امامیان، بر پایه واقعیتی الهامبخش شکل گرفته است. داستان از دختری نوجوان آغاز میشود؛ طوبی، که پدرش را در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از دست میدهد و پس از آن، با عبدالله، تاجری عراقی، ازدواج میکند. غربت و زندگی مشترک با هوویی که دشمنیاش کم از مرگ نیست، بخشی از واقعیتی است که طوبی تصمیم میگیرد با صبوری و عزت از آن عبور کند. سالها میگذرد، فرزندانی میآورد، خانهای میسازد. او زائرسرایی به نام «فدک» را اداره میکند؛ جایی که هم مأواست، هم خاطره، هم نقطه شروع سفر اربعین.در این سفر، او با نوهاش صفیه و داماد جوانش حمود همراه میشود. در مسیر بصره تا کربلا، با هر گام، گذشتهاش را ورق میزند؛ از سالهای نوجوانی، رنجهای زندگی در بصره، جنگ ایران و عراق، و بالاخره روزهایی که فرزندانش باید برای صدام میجنگیدند و طوبی به آنها میگوید که «جنگیدن با امام خمینی بر آنها حرام است». اینجا همان لحظهایست که زنِ خانهدارِ خاموش، بلندتر از هزاران سخنرانی فریاد میزند.
رمان در قالب ۴۰ گام پیادهروی نوشته شده و در هر گام، با رفت و برگشت میان اکنون و گذشته، بُرشی از تاریخ معاصر دو ملت را به تصویر میکشد. نویسنده در مقدمه کتاب، از زنی واقعی به نام «خاله بتول» میگوید که الهامبخش این روایت بوده؛ زنی ایرانیالاصل که سالهاست در بصره زندگی میکند و هنوز چشمبهراه پسر مفقودالاثرش است.اما آنچه «اربعین طوبی» را از یک روایت خانوادگی فراتر میبرد، پیوند هنرمندانهاش با تاریخ، فرهنگ، دین و سیاست است. امامیان تنها به احساسات و عواطف بسنده نکرده و موفق شده با نگاهی تحلیلی، مشترکات ایران و عراق، نقش امام حسین (ع) در همبستگی دو ملت را روایت کند؛ آن هم با زبانی نرم و داستانی. به همین خاطر هم هست که این کتاب موفق به دریافت جایزه جهانی اربعین شده؛ جایزهای که به آثار برجسته در بازتاب جهانی این حماسه تعلق میگیرد.علاوه بر این، بر اساس اقتباسی آزاد از این رمان، سریال «طوبی» نیز ساخته شد و سال گذشته از تلویزیون پخش شد.
در دورانی که اربعین بهعنوان یک پدیده فرهنگی در حال شکلدادن به شاخهای تازه از ادبیات عاشورایی است، «اربعین طوبی» جزو نخستین رمانهاییست که با خلاقیت، عمق تاریخی و نگاه زنانه، توانسته در این مسیر پیشگام باشد. در بخشی از کتاب آمده است:« برای این مسیر خون ها ریخته شده. قبل از صدام این راه باز بود و برو بیا داشت. موکب کم بود، اما قبایل می آمدند و زوار را با خود می بردند خانه هایشان. مضیف هایی ساخته بودند و مهمان داری می کردند. معروف بود که اگر دعوتشان را رد می کردی یک جاهایی شمشیر می کشیدند و زائر را به زور پذیرایی می کردند. آن همه شوکت و شکوه نمی دانم چه شد که با خروج این صدامی های ملعون، ممنوع شد. اگر کسی پیاده راهی کربلا می شد سر و کارش با استخبارات بود و شکنجه و اعدام... اما این مسیر تعطیل نشد. شیعیان و محبان، شبانه سفر می کردند. از بی راهه می رفتند. مردم قبایل هم پناهشان می دادند. توی مسیر با سنگ نشانه می گذاشتند؛ یک نشان...»