کد خبر: ۲۶۵۴۸۱
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۲

مسئولیت‌پذیر نبودید که بارها وعده دادید و زیرش زدید!

باید از رئیس جبهه اصلاحات سؤال کرد؛ کدام متهم درباره فرصت‌سوزی، نزدیک‌تر و واقعی‌تر از همین جبهه سهم‌خواه و غنیمت‌طلب و مسئولیت‌ناپذیر ایشان. آیا شماها نبودید که گفتید ما ضامن وعده‌های روحانی هستیم (و مشابه همین حرف را درباره خاتمی و پزشکیان گفتید) اما هربار که غنیمت خود را گرفتید و با مطالبه مردم مواج شدید، ادعا کردید که اختیارات ندارید؟

 شهدای ایران:سرویس سیاسی/رئیس جبهه اصلاحات می‌گوید آينده‌اي كه مي‌توانست مسير توسعه و رفاه را هموار كند، متاسفانه قرباني اختلافات داخلي و ملاحظات گروهي شد و فرصت‌ها سوخت.


مسئولیت‌پذیر نبودید که بارها وعده دادید و زیرش زدید!


آذر منصوری در روزنامه اعتماد نوشت: «امروز در نقطه‌اي قرار داريم كه سال‌ها پيش مي‌توانست آغازگر آينده‌اي روشن‌تر باشد، اما به دلايلي همچون تاخير در تصميم‌گيري‌ها، تعارض منافع و اولويت يافتن منافع جناحي بر مصالح ملي، بسياري از فرصت‌ها از دست رفتند. آينده‌اي كه مي‌توانست مسير توسعه و رفاه را هموار كند، متاسفانه قرباني اختلافات داخلي و ملاحظات گروهي شد و اكنون آثار آن را در ابعاد اقتصادي و اجتماعي به وضوح مي‌بينيم.

برجام به عنوان يك توافق مهم بين‌المللي در ميانه تعارض منافع و فشارهاي مختلف نتوانست آن‌طور كه انتظار مي‌رفت به اهدافش برسد و پس از مدتي بلاتكليفي تا حدي كنار گذاشته شد. حالا لايحه CFT نيز پس از سال‌ها بررسي و كشمكش، در شرايطي تصويب شد كه فرصت بهره‌برداري كامل از آن به دليل ساختارهاي معيوب و تعارض منافع محدود شده است. 

علاوه‌بر اين، كسري بودجه بي‌سابقه دولت، فشار مضاعفي بر اقتصاد وارد كرده و توان اجرايي و سرمايه‌گذاري در بخش‌هاي مختلف را به‌‌شدت كاهش داده است.

كاهش ارزش پول ملي، افزايش تعداد افراد زير خط فقر و ركود اقتصادي نيز از ديگر نشانه‌هاي اين بحران عميق هستند. اين شرايط نشان‌دهنده نياز فوري به اراده ملي قوي، تصميم‌گيري شفاف و مديريت يكپارچه است كه منافع كشور را بر منافع جناحي و گروه‌هاي خاص اولويت دهد.

متاسفانه تعارض منافع و حضور برخي كاسبان تحريم و باندهاي قدرت و ثروت كه از وضعيت موجود سود مي‌برند، مانع از حركت سريع و مؤثر به سمت اصلاحات جدي شده‌اند.

اكنون بيش از هر زمان ديگري، وقت آن رسيده است كه راهبرد ستيز و تقابل جاي خود را به راهبرد توسعه پايدار و تعامل بدهد. تنها با پذيرش اين تغيير بنيادي مي‌توانيم افق‌هاي جديدي از رشد و پيشرفت را در پيش‌رو داشته باشيم. توسعه پايدار، مبتني بر همگرايي داخلي و تعامل سازنده با جامعه بين‌المللي، كليد بازگشت اعتماد، سرمايه و فرصت‌هاي از دست رفته است.

بدون چنين تغييري در راهبرد، بايد منتظر آينده‌اي ترسناك‌تر بود؛ آينده‌اي كه در آن بحران‌هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي عميق‌تر شده و زندگي مردم بيش از پيش با چالش مواجه شود.

بنابراين مسئولان و سياستگذاران كشور بايد با عزم راسخ و وحدت‌نظر، مسير اصلاحات را هموار كنند و ضمن حفظ استقلال و عزت ملي، به تعامل و همكاري به عنوان راهي حياتي براي عبور از شرايط فعلي بنگرند».

خانم منصوری امروز یک ائتلاف سیاسی را نمایندگی می‌کند، در پنج دولت (موسوی،‌ هاشمی، خاتمی، روحانی و پزشکیان) مجموعاً به مدت سی و سال در مسند قدرت حضور داشته‌اند؛ اما با این وجود هرگز حاضر نیستند مسئولیت بپذیرند و معمولاً دیگران را قاصر و مقصر معرفی می‌کنند. وقتی شرط اول سیاست‌ورزی یعنی بلوغ مسئولیت‌پذیری در میان برخی اصحاب قدرت، این‌چنین لنگ می‌زند، جایی برای بحث و گفت‌و‌گو نمی‌ماند.

این طیف به‌ویژه سه دهه اخیر، متهم اول بسیاری از کجروی‌ها و فرصت‌سوزی‌ها هستند. از دامن زدن به اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی و شکاف طبقاتی بلافاصله پس از پایان دفاع مقدس، تا غلبه سیاسی‌کاری و رادیکالیسم و غربگرایی بر گفتمان خدمتگزاری و اهتمام به معیشت مردم و رویکرد فعال دیپلماتیک در دولت خاتمی، که موجب شد جامعه دستخوش التهابات سیاسی فرساینده شود، مشکلات اقتصادی در حاشیه بماند، غرب در داخل کشور پایگاه مطبوعاتی و سیاسی بزند و از داخل و خارج به کشور فشار بیاورد.
طیف مذکور به‌ویژه در دولت روحانی، فرصت‌های کار و تلاش و پیشرفت درون‌زا در کشور را قربانی انفعال و التماس از آمریکا و اروپا کردند، صنعت هسته‌ای را به تعطیلی کشاندند، به دشمن برای عهدشکنی برجامی و فزون‌خواهی جرئت دادند، اقتصاد کشور را عقب راندند و گرفتار رکود اقتصادی کم‌سابقه کردند، چند هزار کارخانه را به سمت تعطیلی هُل دادند و زیر بار زنجیره پنهان و پیدای تعهداتی رفتند که کشور را از پالایشگاه‌سازی و نیروگاه‌سازی و برنامه‌ریزی در حوزه‌هایی مانند تولید برق هسته‌ای و فسیلی محروم می‌کرد. عقبگرد مشابهی در حوزه کشاورزی، و پیشران‌هایی مثل تولید مسکن اتفاق افتاد.

ماجرای معطلی‌ که سال اخیر در تله عملیات فریب دولت آمریکا هم که داستان غم‌بار مفصلی است خارج از حوصله و مجال این نوشتار.

بر این مبنا باید از رئیس جبهه اصلاحات سؤال کرد؛ کدام متهم درباره فرصت‌سوزی، نزدیک‌تر و واقعی‌تر از همین جبهه سهم‌خواه و غنیمت‌طلب و مسئولیت‌ناپذیر ایشان. آیا شماها نبودید که گفتید ما ضامن وعده‌های روحانی هستیم (و مشابه همین حرف را درباره خاتمی و پزشکیان گفتید) اما هربار که غنیمت خود را گرفتید و با مطالبه مردم مواج شدید، ادعا کردید که اختیارات ندارید؟ و با این وجود دفعه بعد قبل از هرکس دیگر برای انتخابات زنبیل نگذاشتید؟!

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار