از جبهه تا دانشگاه؛ ۱۶ آذر به روایت یک رزمنده دانشجو
هنوز بعد از ۳۵ سال، اشک در چشمان رئیس دانشگاه خواجه نصیر جمع میشود؛ وقتی یاد مرد بومی مهرانی میافتد که با بغض گفت: شما پشتیبان ناموس و کیان مملکتید؛ خرماها که هیچ، همه مملکت فدای شماست.

به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، رئیس دانشگاه صنعتی خواجه نصیر حمیدرضا تقیراد درباره حال و هوای ۱۶ آذر در سالهای دفاع مقدس روایت کرد: زمان دانشجویی ما، زمان جنگ بود. ۱۶ آذر ما با اتفاقات آن دوران گره خورده بود و با فضای امروز تفاوت بسیار داشت. من آن روزها بیشتر در جبهه بودم، همراه دانشجویان بسیجی فعالیت میکردم و کمتر در فضای کلاسیک دانشگاهی حضور داشتم. به همین دلیل، خاطره مشخصی از مراسم ۱۶ آذر ندارم.تقیراد ادامه میدهد: یکی از شیرینترین خاطراتم به یکی از انتخابات مجلس برمیگردد. ما در منطقه عملیاتی بودیم. انتخاب نمایندگان صالحی که همراه ملت باشند و از رزمندگان حمایت کنند، آنقدر مهم بود که به ما اجازه دادند مرخصی کوتاه بگیریم و به تهران بیاییم رأی بدهیم؛ ولی ما نرفتیم، چون شرایط جبهه بسیار حساس بود.وی میافزاید: یادم هست در شهر مهران بودیم؛ شهری که دشمن اشغال کرده بود و ما دوباره آزادش کرده بودیم. یک روز صندوق سیار رأی را تا نزدیک خط مقدم آوردند. این برای ما بسیار لذتبخش بود که با لباس رزم همچنان در سرنوشت سیاسی کشور سهیم باشیم.رئیس دانشگاه خواجه نصیر با بغض روایت میکند: آنچه هنوز در ذهنم مانده، ماجرای مرد بومی مهرانی است که صندوق را آورده بود. وقتی با او حرف زدم، گفت همینجا خانه «حاج آقا فلانی» است. من گفتم ما زیر درخت خرمای حیاط سایه میگیریم و گاهی خرما میخوریم؛ امیدوارم راضی باشید. هیچگاه فکر نمیکردم این خاطره را بعد از ۳۵ سال تعریف کنم، اما همینطور که الان اشک در چشمانم جمع شده، آن روز هم اشک در چشمان او جمع شد و گفت: شما آمدهاید پشتیبان ناموس و کیان مملکت باشید؛ این خرماها که هیچ، تمام کشور در خدمت شماست و همه چیز حلال.
تقیراد در پایان تأکید کرد: این جمله خیلی روی من اثر گذاشت و نشان داد مردم آن روزها چقدر با رزمندگان همراه بودند. حالا که جبههها تغییر کرده و جنگ نرم و پنهان جایگزین شده، اطمینان دارم مردم همچنان به کسانی که با صلابت، خلوص نیت و صداقت برای کشور تلاش میکنند اعتماد دارند و امیدوارم امروز هم مثل آن روزها، ما را حلال کنند.



