کد خبر: ۲۶۷۱۳۴
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۶

گفتاری از علامه مصباح/ بهای بی توجهی به ندای ولی!

شنیده ام که کسانی از یاران معاویه وارد خانه های مسلمانان و غیرمسلمان شده اند وبه زن ها تجاوز کرده اند. ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَلَا أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ؛ حمله کرده اند و چنین کارهای زشتی نیز انجام داد ه اند، بعد هم با دست پر برگشته اند! حتی یک زخم هم برنداشته و خونی از آن ها ریخته نشده است.

گفتاری از علامه مصباح/ بهای بی توجهی به ندای ولی!

به گزارش شهدای ایران ، بیانات مرحوم علامه مصباح یزدی در شرح نهج البلاغه، ۱۳۹۶/۰۴/۰۱ را در زیر بخوانید:

در چندجا از نهج البلاغه حضرت از اصحاب خود، همان کسانی که اطراف ایشان هستند و با ایشان بیعت کرده اند، گله می کند. 
 
در خطبه ۲۷ نهج البلاغه می فرماید: أَلَا وَإِنِّی قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیلًا وَنَهَاراً وَسِرّاً وَإِعْلَاناً؛ خبر رسیده بود که عده ای از طرفداران معاویه به استان انبار حمله کرده و حتی متعرض برخی زن های مسلمان و غیرمسلمان شده اند. 
 
حضرت می فرماید: من چقدر به شما گفتم که این ها قصد جنگ با ما را دارند و قبل از آن که به ما حمله کنند و ما را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند، باید آماده جنگ و حرکت به طرف شام شوید! 
 
وَقُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یغْزُوكُمْ؛ به شما گفتم که با آن ها بجنگید قبل از این که آن ها با شما بجنگند. فَوَاللَّهِ مَا غُزِی قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ به خدا قسم هیچ مردمی در شهر و خانه خودشان مورد هجوم قرار نگرفتند، مگر این که ذلیل شدند. ولی هر چه گفتم، شما گوش نکردید. فَتَوَاكَلْتُمْ وَتَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیكُمُ الْغَارَاتُ وَمُلِكَتْ عَلَیكُمُ الْأَوْطَانُ؛ آن قدر دست دست کردید و سخنان مرا نادیده گرفتید تا به شما شبیخون زدند و جنگ را آغاز کردند و سرزمین های شما به تصرف آن ها در آمد.  
 
بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ یدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَالْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَینْتَزِعُ حِجْلَهَا وَقُلُبَهَا وَقَلَائِدَهَا وَرُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالِاسْتِرْجَاعِ وَالِاسْتِرْحَامِ؛ شنیده ام که کسانی از یاران معاویه وارد خانه های مسلمانان و غیرمسلمان شده اند وبه زن ها تجاوز کرده اند. ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَلَا أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ؛ حمله کرده اند و چنین کارهای زشتی نیز انجام داد ه اند، بعد هم با دست پر برگشته اند! حتی یک زخم هم برنداشته و خونی از آن ها ریخته نشده است. 
 
فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً؛ به خدا قسم اگر مسلمان از این غصه بمیرد، ملامتی بر او نیست؛ بلکه من این مرگ را سزاوار می دانم.  
 
فَیا عَجَباً!عَجَباً وَاللَّهِ یمِیتُ الْقَلْبَ وَیجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَتَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ؛ تعجب می کنم، تعجبی که دل را می میراند و انسان را دچار غم و غصه می کند، این ها نسبت به باطل خودشان این قدر محکم و پابر جا هستند و شما نسبت به حق خودتان این قدر بی تفاوت و پراکنده اید!
 
 
فَقُبْحاً لَكُمْ وَتَرَحاً حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یرْمَى یغَارُ عَلَیكُمْ وَلَا تُغِیرُونَ؛ زشت باد روی شما! شما را با تیر نشانه می گیرند و از دور به شما تیر می زنند، به شما شبیخون می زنند، اما شما به آن ها شبیخون نمی زنید! وَتُغْزَوْنَ وَلَا تَغْزُونَ؛ آن ها با شما می جنگند، اما شما با آن ها نمی جنگید! وَیعْصَى اللَّهُ وَتَرْضَوْنَ؛ مشکل این جاست که آن ها خدا را عصیان می کنند و شما هم به این امر راضی هستید و هیچ باکی ندارید که حکم خدا زیر پا گذاشته شده است.
 
فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّیرِ إِلَیهِمْ فِی أَیامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیظِ؛ اگر تابستان به شما فرمان حرکت بدهم، می گویید حالا شدت گرماست. وَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّیرِ إِلَیهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا ینْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ؛ در زمستان می گویید حالا شدت سرماست، فرصتی بده که این سرما را رد کنیم. كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَالْقُرِّ فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَالْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَاللَّهِ مِنَ السَّیفِ أَفَرُّ؛ شما که گرما و سرما را تحمل نمی کنید، چگونه شمشیر را تحمل می کنید؟! روشن است که از شمشیر بیشتر فرار خواهید کرد.
 
یا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَلَا رِجَالَ؛ ای نامردهای مردنما! شما مرد نیستید، شبیه مرد هستید. حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَعُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ؛ عقل هایتان مثل عقل بچه ها، و رفتارتان مثل زن های در حجله می ماند. لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَكُمْ وَلَمْ أَعْرِفْكُمْ؛ ای کاش من شماها را ندیده بودم و نمی شناختم. مَعْرِفَةً وَاللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَأَعْقَبَتْ سَدَماً؛ به دنبال آشنایی ما پشیمانی بود و سرانجام آن تأسف و غم و غصه است. قَاتَلَكُمُ اللَّهُ؛ خدا شما را بکشد!
 

 

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار