شهیدی که به تنهایی، ۳۷ داعشی را از پا درآورد!
گاهی یک انسان، پیش از آنکه در میدان نبرد شناخته شود، با اخلاق و رفتارِ بیادعایش مسیر یک سرنوشت بزرگ را آرامآرام میسازد، که شهید عبدالکریم پرهیزکار یکی از این نمونههاست.

شهدای ایران: گاهی یک انسان، پیش از آنکه در میدان نبرد شناخته شود، با اخلاق و رفتارِ بیادعایش مسیر یک سرنوشت بزرگ را آرامآرام میسازد، که شهید عبدالکریم پرهیزکار یکی از این نمونههاست.
شهید «عبدالکریم پرهیزکار» از فرزندان مؤمن و مجاهد بخش «خفر» بود؛ بسیجیِ دیروز و پاسدارِ امروز که مسیر زندگیاش از خدمت بیادعا آغاز شد و به ایستادگیِ سرنوشتساز در خط مقدم مقاومت انجامید. مردی که اخلاق، تقوا و شجاعت را با هم جمع کرده بود.
نمازی که به قیمت دل مردم بود
در عملیاتها، وقتی ناچار میشدند در خانههای مردم مستقر شوند، عبدالکریم حتی روی فرش آنها نمینشست و نماز نمیخواند. میگفت: «این مالِ مردم است.» بعد از پایان مأموریت، پیگیر صاحبخانه میشد تا حلالیت بگیرد. برای او، جبهه فقط میدان جنگ نبود؛ میدان امانتداری و رعایت «حقالناس» هم بود.
آب برای جانهای بیزبان
در یکی از خانههای خالیِ سوریه، چشمش به حیواناتی افتاد که از تشنگی در حال تلف شدن بودند. بیدرنگ راه افتاد؛ مسیری طولانی را پیمود تا آب پیدا کند و برگرداند. وسط آتش و ناامنی، دلش برای جانهایی میتپید که حتی زبان گفتن نداشتند. مهربانیاش مرز نمیشناخت.
ناجیِ بوکمال؛ وقتی یک نفر، یک جبهه شد
بوکمال، جادهای که اگر سقوط میکرد، شهر هم میافتاد. آنجا عبدالکریم تنها ماند؛ روبهروی حدود چهل داعشی. تا آخرین فشنگ جنگید و سیوهفت نفرشان را زمینگیر کرد. وقتی مهمات تمام شد، عقب ننشست؛ با سرنیزه ایستاد، دو نفر دیگر را مجروح کرد و سرانجام به شهادت رسید.
اگر آن ایستادگی نبود، بوکمال سقوط میکرد؛ و شاید تاریخِ آن منطقه جور دیگری نوشته میشد.
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس