انرژی هستهای ایران: کلید استقلال و شکستن زنجیر استعمار

شهدای ایران:محمد علی زارع شمس آبادی طی مطلبی نوشت:
قسمت اول: نماد بلوغ علمی و استقلال
در دنیای پیچیده امروز، پیشرفت علمی و فناوری دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت برای حفظ کرامت ملی و استقلال سیاسی است. اگر ملتی نتواند در مرزهای دانش حرکت کند، محکوم به تبعیت از قدرتهایی خواهد بود که سرنوشت او را با فناوریهایشان گره زدهاند.
انرژی هستهای صلحآمیز برای جمهوری اسلامی ایران فراتر از یک منبع تأمین انرژی است؛ این یک نماد بلوغ علمی و خودباوری ملی است. ایران امروز با تکیه بر متخصصان، مهندسان و دانشمندان داخلی خود، به جایی رسیده است که میتواند منابع حیاتی کشور را بدون وابستگی به قدرتهای خارجی مدیریت کند. این توانایی، قاطعترین پاسخ به زورگوییها و تحریمهایی است که هدف نهاییشان نه توقف یک برنامه خاص، بلکه درهم شکستن اراده یک ملت برای ایستادن روی پای خود و خروج از زنجیر استعمار و تحمیل سیاستهای استکباری دولتهایی نظیر آمریکا و اروپا است. خودکفایی هستهای، سند رهایی از شرطی شدن و اهرم فشارهای خارجی است.
قسمت دوم: برکات گسترده هستهای در خدمت مردم
بر اساس چشماندازهای کلان کشور و تأکیدات مکرر رهبر انقلاب، برنامه هستهای ایران عمیقاً در خدمت نیازهای داخلی و ارتقای سطح زندگی مردم تعریف شده است. توانمندی هستهای، تنها محدود به تولید برق نیست، بلکه یک موتور محرک در حوزههای حیاتی و کلیدی کشور به شمار میرود:
۱. امنیت غذایی و کشاورزی نوین
استفاده از فناوری هستهای در کشاورزی (تحت عنوان "کشاورزی هستهای") ابزاری بینظیر برای مقابله با چالشهای اقلیمی است. با استفاده از رادیوایزوتوپها، دانشمندان میتوانند جهشهای ژنتیکی مطلوبی در بذرها ایجاد کنند که منجر به تولید بذرهای مقاوم در برابر خشکسالی، آفات و شوری خاک میشود. به عنوان مثال، توسعه گونههای گندم یا برنج با بازدهی بالاتر که به آب کمتری نیاز دارند، میتواند در شرایط کمآبی کنونی کشور، یک انقلاب در امنیت غذایی ایجاد کند.
۲. تحول در درمان و سلامت گسترده
شاید مهمترین و ملموسترین دستاورد هستهای صلحآمیز، تولید رادیوداروها باشد. این مواد حیاتی، نقش کلیدی در تشخیص زودهنگام و درمان دقیق بیماریهای صعبالعلاج مانند انواع سرطانها، بیماریهای تیروئید و قلبی دارند. همچنین، استفاده از پرتوها برای استریلسازی تجهیزات پزشکی و مواد غذایی، سطح بهداشت عمومی کشور را به طور چشمگیری افزایش میدهد. ایران با این توانمندی، دیگر وابسته به واردات گرانقیمت رادیوداروها از کشورهایی نیست که در بزنگاههای سیاسی، از فروش آن به عنوان ابزار فشار استفاده میکنند.
۳. مبارزه با بحران آب و شیرینسازی آب شور
یکی از حیاتیترین نیازهای کشور، تبدیل آب شور دریا به آب شیرین برای مصارف شرب، صنعت و کشاورزی است. راهاندازی نیروگاههای هستهای، با تأمین انرژی حرارتی و الکتریکی عظیم و پایدار، بهترین روش برای اجرای پروژههای شیرینسازی آب دریا در مقیاسهای بسیار گسترده و اقتصادی است. این امر میتواند مناطق کویری و جنوبی کشور را از بحران تشنگی نجات داده و زمینه توسعه پایدار را فراهم کند.
۴. استفادههای صنعتی و تولید برق پایدار
علاوه بر موارد فوق، فناوری هستهای در صنایع مختلف (مانند تستهای غیرمخرب برای بررسی جوشها و سازههای صنعتی) به کار میرود. همچنین، تولید برق هستهای نه تنها آلودگی محیط زیست را به شدت کاهش میدهد، بلکه تأمینکننده یک منبع برق پایدار و مطمئن است که وابستگی کشور به سوختهای فسیلی پرهزینه و آلاینده را کاهش میدهد.
قسمت سوم: توطئهها، شهدا، فداکاری و خنجر از پشت
این مسیر خودباوری ملی و تأمین نیازهای حیاتی، همواره با توطئهها و مقاومتهای شدید خارجی روبرو بوده است. رژیم صهیونیستی با حمایت مستقیم دولت آمریکا هدف مشخصی دارد: گرفتن تمام این قابلیتهای حیاتی و استراتژیک از ملت ایران و تحمیل وابستگی ابدی.
تلاشهای خصمانه آنها نه تنها شامل تحریمهای فلجکننده، بلکه شامل اقدامات تروریستی و خرابکارانه مستقیم بوده است؛ از جمله ترور ناجوانمردانه دانشمندان هستهای که میراثداران علمی این کشور بودند. این اقدامات در حالی صورت گرفت که تمام تأسیسات صلحآمیز ایران بهطور کامل تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داشت و حتی گزارشها حاکی از آن است که مکانهای حساس اتمی ایران از طریق همین نهاد به دست دشمنان رسیده است.
و در این میان، دردناکترین زخم، خنجری بود که از درون بر پیکر این دستاورد وارد شد.
در اوج مذاکرات، در اقدامی که قرار بود "تضمین کننده صلح" باشد، دولت وقت با امضای برجام، نه تنها اعتمادی بیجا به دشمن ورزید، بلکه برای اثبات پایبندی به تعهدات کذایی، سنگ بنای پیشرفتهترین رآکتور آب سنگین کشور، یعنی تأسیسات اراک را خود با دست خویش با بتن پوشاند؛ عملی که نماد فداکاری عظیم ملی برای اعتمادسازی بود. این فداکاری در حالی صورت گرفت که دشمن از فرصت به دست آمده، سوءاستفاده کرد و در عملیاتهای خصمانه، جمعی از سرداران، دانشمندان و انسانهای بیگناه را به شهادت رساند. این عمل ثابت میکند که هدف دشمنان، نه صرفاً محتوای یک توافق، بلکه ریشهکن کردن توانایی علمی و فنی ملت ایران است.
با کمال تأسف، امروز شاهدیم که با وجود نقض آشکار تعهدات توسط آمریکا و اروپا، کسانی چون آقایان روحانی و ظریف که هدایتگر آن روند بودند، همچنان با گرفتن موضعی دوگانه، نه تنها مسئولیت فاجعه به بار آمده را نمیپذیرند، بلکه با توجیه عملکرد گذشته، همچنان بر طبل سازش میکوبند و سنگ آمریکا و اسرائیل را به سینه میزنند. آنها کشور خود را مقصر جلوه میدهند و اصرار دارند که مشکل عدم گفتگو با دشمنان بوده است، در حالی که بزرگترین ضربات تروریستی دقیقاً در اوج دیپلماسی و پس از اعتمادسازیهای یکطرفه وارد آمد.
نتیجهگیری قاطع این است: تنها راه عزت، استقلال و تأمین رفاه مردم، تداوم خودکفایی علمی و فنی است. یاد و نام شهدای هستهای ما نه تنها باید گرامی داشته شود، بلکه مسیرشان باید با قاطعیت و قدرت ادامه یابد تا ایران بتواند بدون واهمه از زورگوییهای خارجی، آینده خود را در تمام ابعاد (از آب و غذا گرفته تا سلامت و صنعت) تضمین کند و زنجیرهای استعمار را برای همیشه بشکند.



